جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند یک وضعیت اورژانسی و جدی برای چشم محسوب می‌شود. این عارضه زمانی رخ می‌دهد که شبکیه، لایه نازک حساس به نور در پشت چشم، از جایگاه طبیعی خود جدا شود. این جدایی باعث محروم شدن سلول‌های شبکیه از اکسیژن و مواد مغذی می‌گردد. در صورت عدم درمان فوری، می‌تواند به از دست دادن دائمی بینایی منجر شود.

با افزایش سن، بدن انسان تغییرات زیادی را تجربه می‌کند و چشم نیز از این قاعده مستثنی نیست. عوامل متعددی احتمال بروز جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند را افزایش می‌دهند. تغییرات طبیعی جسم شیشه‌ای چشم که با افزایش سن رخ می‌دهد، یکی از اصلی‌ترین دلایل است. این ماده ژله‌ای ممکن است از شبکیه عقب‌تر کشیده شده و با ایجاد سوراخ یا پارگی، زمینه را برای جدایی فراهم کند. علاوه بر این، بیماری‌هایی مانند دیابت کنترل‌نشده یا نزدیک‌بینی شدید نیز می‌توانند خطر این عارضه را بیشتر کنند.

شناخت علائم هشداردهنده برای پیشگیری از عواقب جدی جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند حیاتی است. افراد ممکن است ناگهان شاهد جرقه‌های نوری، مگس‌پران‌های جدید و زیاد، یا سایه تاریک در میدان دید خود باشند. این سایه اغلب مانند پرده‌ای است که از یک سمت به آرامی جلو می‌آید. هرگز نباید این نشانه‌ها را نادیده گرفت.

درمان موفقیت‌آمیز این بیماری مستلزم تشخیص و اقدام به موقع است. پزشکان معمولاً از روش‌های جراحی مانند لیزر، انجماد، یا تزریق گاز برای ترمیم پارگی و بازگرداندن شبکیه به جای خود استفاده می‌کنند. نتیجه درمان تا حد زیادی به سرعت مراجعه فرد بستگی دارد. بنابراین، آگاهی از ریسک‌فاکتورها و توجه به تغییرات بینایی می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ سلامت چشم داشته باشد. به طور کلی، جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند نیازمند توجه ویژه و مراقبت‌های پیشگیرانه است.

 

علائم و نشانه های جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

علائم و نشانه های جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

شناسایی به موقع علائم جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند می‌تواند بینایی آنان را نجات دهد. این عارضه چشمی یک اورژانس پزشکی محسوب می شود. علائم آن اغلب ناگهانی و بسیار مشخص ظاهر می گردند.

مهم‌ترین نشانه، ظهور مگس‌پران‌های جدید و فراوان است. فرد ممکن است نقاط یا خطوط تیره متحرک را در میدان دید خود ببیند. همچنین دیدن جرقه‌های نوری کوتاه حتی در شرایط تاریک از دیگر علائم هشداردهنده است. این جرقه‌ها معمولاً در گوشه چشم احساس می شوند.

یکی از بارزترین نشانه‌های جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند، احساس وجود پرده یا سایه تاریک در جلوی دید است. این سایه معمولاً از اطراف به تدریج به مرکز دید گسترش می یابد. کاهش ناگهانی و بدون درد بینایی نیز از علائم پیشرفته تر است.

هرگز نباید این نشانه ها را نادیده گرفت. حتی اگر فقط یکی از آن ها ظاهر شود، نیاز به مراجعه فوری به چشم پزشک دارد. تشخیص زودهنگام کلید موفقیت در درمان است. آگاهی از این علائم برای حفظ سلامت چشم در سنین بالا ضروری می باشد. توجه به این تغییرات بینایی از عواقب جبران ناپذیر جلوگیری می کند.

1. مگس‌پران‌های جدید و ناگهانی

مگس‌پران‌های جدید و ناگهانی یکی از شایع‌ترین و اغلب اولین نشانه‌های جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند هستند. این مگس‌پران‌ها را فرد به شکل نقاط تیره، خطوط مویی، تار عنکبوت یا لکه‌های شناور در میدان دید خود می‌بیند. این اشکال خصوصاً هنگام نگاه کردن به یک زمینه روشن و یکدست، مانند دیوار سفید یا آسمان آبی، بیشتر به چشم می‌آیند. برخلاف مگس‌پران‌های قدیمی و بی‌ضرری که ممکن است سال‌ها وجود داشته باشند، این مورد جدید و ناگهانی است و معمولاً تعداد آن‌ها در مدت کوتاهی به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.

علت ایجاد این پدیده، تغییرات در جسم شیشه‌ای چشم است. با افزایش سن، این ماده ژله‌ای طبیعی شروع به آبکی‌تر شدن و جمع شدن می‌کند. این فرآیند می‌تواند باعث شود جسم شیشه‌ای از سطح شبکیه عقب‌تر کشیده شود. اگر این کشش باعث ایجاد پارگی یا سوراخ در شبکیه گردد، ذرات ریز خون یا سلول‌های ریزی از پارگی داخل جسم شبه‌ای آزاد می‌شوند. سایه این ذرات ریز روی شبکیه می‌افتد و مغز آن را به شکل اشکال شناور و تاریک تفسیر می‌کند. بنابراین، ظهور ناگهانی این مگس‌پران‌ها می‌تواند نشانه یک پارگی فعال در شبکیه باشد. این پارگی دروازه ورود به جداشدگی کامل است. هر فرد میانسال یا سالمندی که با چنین علامتی مواجه می‌شود، باید فوراً به چشم‌پزشک مراجعه کند. حتی اگر تنها یک مگس‌پران بزرگ جدید ظاهر شود، نیاز به بررسی فوری دارد. نادیده گرفتن این علامت به ظاهر ساده ممکن است عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد.

 

2. دیدن جرقه‌های نوری

دیدن جرقه‌های نوری که به آن‌ها فوتوپسیا نیز می‌گویند، یکی دیگر از علائم هشداردهنده مهم است. افراد این جرقه‌ها را به صورت درخشش‌ها یا خطوط نوری کوتاه‌مدت توصیف می‌کنند که اغلب در حاشیه میدان دید ظاهر می‌شوند. این جرقه‌ها ممکن است شبیه نور یک چراغ قوه ضعیف باشند که کسی از گوشه چشم به سرعت روشن و خاموشش می‌کند. برخلاف جرقه‌های ناشی از سردردهای میگرنی که معمولاً الگوهای پیچیده‌تری دارند و قبل از سردرد می‌آیند، این جرقه‌ها ساده‌ترند و به طور مستقل و تکرارشونده رخ می‌دهند.

مکانیسم ایجاد این جرقه‌ها نیز ناشی از کشش جسم شیشه‌ای روی شبکیه است. شبکیه حاوی سلول‌های حساس به نور است. هنگامی که جسم شیشه‌ای که به طور طبیعی به شبکیه چسبیده، شروع به جدا شدن و کشیدن آن می‌کند، این کشش فیزیکی سلول‌های شبکیه را تحریک می‌کند. سلول‌های شبریک این کشش را به عنوان یک محرک نوری تفسیر می‌کنند و سیگنال “نور” به مغز ارسال می‌گردد. در واقع، مغز فریب این تحریک مکانیکی را می‌خورد و آن را به صورت جرقه نور درک می‌کند. این علامت به ویژه در محیط‌های تاریک یا هنگام تکان دادن ناگهانی سر می‌تواند مشهودتر باشد. ظهور ناگهانی و مداوم این جرقه‌ها، به ویژه اگر با مگس‌پران‌های جدید همراه باشد، قویاً نشان‌دهنده یک پارگی یا کشش جدی در شبکیه است. این وضعیت یک زنگ خطر جدی محسوب می‌شود و نیاز به ارزیابی فوری توسط متخصص دارد تا از پیشرفت به سمت جداشدگی کامل جلوگیری شود.

 

3. احساس وجود پرده تاریک در میدان دید

احساس وجود پرده، سایه یا پرده تاریک در میدان دید، معمولانشانه پیشرفت جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند از یک مرحله هشدار به یک وضعیت اورژانسی کامل است. این علامت نشان می‌دهد که بخشی از شبکیه دیگر به لایه زیرین خود که مسئول تغذیه آن است، چسبیده نیست و عملاً از کار افتاده است. افراد این حالت را معمولاً به این شکل توصیف می‌کنند که گویی یک پرده تیره یا سایه‌ای از یک سمت (اغلب از طرف شقیقه یا بینی) به آرامی روی دیدشان را می‌پوشاند.

این پرده تاریک برخلاف مگس‌پران‌ها که شناور هستند، ثابت به نظر می‌رسد و با حرکت چشم جابجا نمی‌شود. جهت گسترش این سایه می‌تواند اطلاعات مهمی به پزشک بدهد. اگر پرده از سمت بالا شروع به پیشروی کند، بسیار خطرناک‌تر است. زیرا جداشدگی بخش‌های فوقانی شبکیه به دلیل جاذبه زمین سریع‌تر به مرکز دید (ماکولا) گسترش می‌یابد. ماکولا مسئول دید واضح و ریزبینشی است. اگر جداشدگی به ماکولا برسد، حتی پس از درمان موفقیت‌آمیز جراحی، بینایی مرکزی فرد ممکن است برای همیشه تار شود یا کاملاً از بین برود. بنابراین، ظهور این پرده تاریک به‌طور قطعی نشان می‌دهد که جداشدگی در حال اتفاق افتادن است و زمان بسیار محدود است. این وضعیت یک اورژانس مطلق پزشکی است و فرد باید بدون هیچ تاخیری خود را به مرکز درمانی مجهز برساند. هر دقیقه تاخیر می‌تواند به معنای از دست دادن بخش بیشتری از بینایی باشد.

 

4. کاهش ناگهانی و بدون درد بینایی

کاهش ناگهانی و بدون درد بینایی یکی از ترسناک‌ترین علائم جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند است. نکته کلیدی در مورد این علامت، ترکیب “ناگهانی” بودن و “عدم احساس درد” است. بسیاری از بیماری‌های چشمی مانند آب مروارید یا دژنراسیون ماکولا به تدریج و در طول ماه‌ها یا سال‌ها پیشرفت می‌کنند. اما در جداشدگی شبکیه، کاهش دید می‌تواند در عرض چند ساعت یا چند روز به طور محسوسی اتفاق بیفتد. از سوی دیگر، عدم وجود درد، فرد را گمراه نکند. چشم می‌تواند در حالی که کاملاً بدون درد است، بینایی خود را از دست بدهد.

این کاهش دید نتیجه مستقیم جدا شدن شبکیه از بستر حامی خود است. وقتی شبکیه جدا می‌شود، از منبع خون و اکسیژن محروم می‌ماند. سلول‌های حساس به نور شبکیه به سرعت شروع به از بین رفتن می‌کنند. هرچه مدت زمان جداشدگی طولانی‌تر باشد، آسیب بیشتری به این سلول‌ها وارد می‌شود و احتمال بازیابی بینایی حتی پس از جراحی موفق، کمتر می‌گردد. میزان کاهش بینایی به محل و وسعت جداشدگی بستگی دارد. اگر جداشدگی بخش‌های محیطی شبکیه را درگیر کند، ممکن است فرد در ابتدا فقط از دست دادن دید جانبی را تجربه کند. اما اگر جداشدگی به مرکز دید (ماکولا) برسد، بینایی مرکزی فرد به شدت تار شده یا به طور کامل از بین می‌رود و فعالیت‌هایی مانند خواندن، رانندگی و تشخیص چهره ها غیرممکن می‌شوند. این علامت، فوریت مطلق وضعیت را فریاد می‌زند و نیاز به عمل جراحی اورژانسی دارد.

 

5. تاری پیشرونده دید

تاری پیشرونده دید می‌تواند هم به عنوان یک علامت مستقل و هم به عنوان تشدید علائم قبلی در جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند ظاهر شود. این تاری با تاری ناشی از نیاز به عینک جدید کاملاً متفاوت است. تاری مرتبط با جداشدگی شبکیه، معمولاً ثابت نیست و به مرور زمان بدتر می‌شود. فرد ممکن است در ابتدا فقط کمی تاری احساس کند، اما این تاری به تدریج و به طور پیوسته افزایش یابد.

گاهی اوقات، این تاری می‌تواند ناشی از خونریزی خفیف در داخل چشم باشد که در اثر پارگی عروق ریز شبکیه رخ می‌دهد. خون نشت کرده به داخل زجاجیه، محیط شفاف چشم را کدر می‌کند و مانند این می‌ماند که فرد از پشت یک شیشه کثیف یا آبکی به دنیا نگاه می‌کند. این نوع تاری ممکن است با علائمی مانند مگس‌پران‌های بسیار زیاد همراه باشد. نکته مهم این است که این تاری با استراحت یا مالش چشم بهتر نمی‌شود. این یک روند فعال و مخرب است که نشان می‌دهد آسیب در حال وقوع است. بنابراین، هرگونه تاری دید که به طور پیوسته در حال بدتر شدن است، حتی اگر با جرقه یا مگس‌پران واضحی همراه نباشد، نیاز به بررسی فوری چشم‌پزشکی دارد تا علت اصلی آن مشخص گردد.

تشخیص جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

تشخیص جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

تشخیص سریع و دقیق جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند نقش تعیین‌کننده‌ای در نجات بینایی آنان دارد. پزشکان برای تشخیص این عارضه از روش‌های تخصصی و بدون درد استفاده می‌کنند. این معاینات اطلاعات حیاتی درباره وضعیت شبکیه ارائه می‌دهند.

معاینه اصلی، معاینه fundus یا ته چشم است. پزشک برای این کار از قطره‌های چشمی برای گشاد کردن مردمک استفاده می‌کند. مردمک گشاد شده اجازه می‌دهد تا پزشک بتواند داخل چشم را به وضوح ببیند. او از وسیله‌ای به نام افتالموسکوپ برای بررسی دقیق شبکیه، عصب بینایی و رگ‌های خونی استفاده می‌کند.

این معاینه امکان مشاهده مستقیم هرگونه پارگی، سوراخ یا ناحیه جدا شده را فراهم می‌کند. در برخی موارد، پزشک ممکن است نیاز داشته باشد از روش‌های تصویربرداری دقیق‌تر مانند سونوگرافی چشم بهره ببرد. این روش زمانی بسیار مفید است که خونریزی داخل چشم، دید واضح را مختل کرده باشد.

این روش‌های تشخیصی به پزشک کمک می‌کنند تا وسعت و محل جداشدگی را دقیقاً مشخص کند. تشخیص صحیح بلافاصله مسیر درمان مناسب را تعیین می‌نماید. زمان‌بندی دقیق درمان، شانس موفقیت را به حداکثر می‌رساند. بنابراین، مراجعه به موقع به چشم‌پزشک اولین و مهم‌ترین قدم در مدیریت این اورژانس چشمی است.

1. معاینه کامل چشم با افتالموسکوپ

معاینه کامل چشم با افتالموسکوپ، سنگ بنای اصلی تشخیص جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند است. این روش، یک ارزیابی مستقیم و حیاتی را فراهم می‌کند. چشم پزشک ابتدا از قطره‌های چشمی برای گشاد کردن مردمک استفاده می‌نماید. این کار دید وسیع و بی‌وقفه‌ای به داخل چشم می‌دهد. مردمک گشاد شده مانند پنجره‌ای بزرگ عمل می‌کند. پزشک سپس از دستگاهی به نام افتالموسکوپ استفاده می‌کند. این وسیله یک منبع نور و مجموعه‌ای از لنزها را در خود دارد. آن را مستقیماً در مقابل چشم بیمار قرار می‌دهند.

نور افتالموسکوپ از طریق مردمک گشاد شده به پشت چشم می‌تابد. این نور امکان مشاهده دقیق ساختارهای داخلی را فراهم می‌سازد. پزشک به دقت شبکیه، عصب بینایی و رگ‌های خونی را بررسی می‌کند. او به دنبال نشانه‌های غیرمستقیم مانند خونریزی یا التهاب می‌گردد. اما هدف اصلی، یافتن پارگی، سوراخ یا ناحیه جدا شده شبکیه است. یک پارگی جدید اغلب لبه‌های برجسته و مشخصی دارد. ناحیه جدا شده ممکن است به رنگ خاکستری کمرنگ و چروکیده به نظر برسد. پزشک می‌تواند وسعت جداشدگی را تخمین بزند. او همچنین محل دقیق آن را نسبت به ماکولا (مرکز بینایی) مشخص می‌نماید. این اطلاعات برای برنامه‌ریزی درمان جراحی کاملاً ضروری است. این معاینه معمولاً بدون درد است. تنها ممکن است بیمار به دلیل نور درخشان کمی احساس ناراحتی کند. پس از معاینه، بینایی برای چند ساعت به دلیل قطره، تار می‌ماند. این روش اولین و مهم‌ترین قدم در تأیید تشخیص است.

2. سونوگرافی چشم (اولتراسونوگرافی)

سونوگرافی چشم یا اولتراسونوگرافی، یک ابزار تصویربرداری بسیار ارزشمند است. پزشکان زمانی از این روش استفاده می‌کنند که نتوانند دید واضحی به پشت چشم داشته باشند. این مشکل اغلب به دلیل وجود خونریزی در زجاجیه پیش می‌آید. خونریزی، مانع از عبور نور افتالموسکوپ می‌شود. در چنین شرایطی، سونوگرافی چشم بینایی را برای پزشک فراهم می‌کند. این تکنیک از امواج صوتی با فرکانس بالا بهره می‌برد. این امواج از بافت‌های مختلف چشم عبور می‌کنند.

یک پروب کوچک را روی پلک بسته بیمار قرار می‌دهند. این پروب امواج صوتی را به سمت چشم می‌فرستد. امواج پس از برخورد با ساختارهای داخلی چشم، بازمی‌گردند. سپس دستگاه این امواج بازگشتی را دریافت و تحلیل می‌کند. آن‌ها را به تصاویر دو بعدی سیاه و سفید تبدیل می‌نماید. در این تصاویر، شبکیه جدا شده به صورت یک غشای نازک و سفیدرنگ دیده می‌شود. این غشا اغلب به شکل حرف “V” در داخل چشم شناور است. پزشک می‌تواند پویایی جداشدگی را نیز بررسی کند. از بیمار می‌خواهند تا چشم خود را در جهات مختلف حرکت دهد. این کار به پزشک کمک می‌کند تا بفهمد آیا شبکیه کاملاً آزاد است یا هنوز به برخی نقاط چسبیده است. سونوگرافی حتی پارگی‌های بسیار ریز را نیز نشان می‌دهد. این روش کاملاً غیرتهاجمی و بدون درد است. اطلاعات آن برای برنامه‌ریزی نوع عمل جراحی و رویکرد جراح بسیار تعیین‌کننده است.

 

3. توموگرافی انسجام نوری (OCT)

روش توموگرافی انسجام نوری یا OCT، یک فناوری پیشرفته و غیرتهاجمی است. این روش مانند انجام یک بیوپسی میکروسکوپی از شبکیه عمل می‌کند. اما برای این کار نیاز به تماس فیزیکی یا نمونه‌برداری نیست. OCT از نور برای ایجاد تصاویر مقطعی با وضوح بسیار بالا استفاده می‌کند. این تصاویر ضخامت و ساختار لایه‌های مختلف شبکیه را نشان می‌دهند.

در این روش، بیمار مقابل دستگاه OCT می‌نشیند. سپس باید برای چند لحظه به یک نقطه نوری مشخص خیره شود. دستگاه یک پرتو نور بی‌ضرر را به سمت شبکیه می‌فرستد. این پرتو از لایه‌های مختلف شبکیه منعکس می‌شود. دستگاه، الگوی بازتابش نور را اندازه‌گیری و تحلیل می‌کند. در نهایت، یک تصویر مقطعی دقیق از شبکیه ایجاد می‌نماید. این تصویر شبیه به یک برش بافت شناسی زیر میکروسکوپ است. OCT قدرت تشخیص مشکلات بسیار کوچک را دارد. می‌تواند oedema (تجمع مایع) زیر شبکیه را که نشانه اولیه جداشدگی است، شناسایی کند. همچنین می‌تواند پارگی‌های لایه‌ای بسیار ظریف را نشان دهد. بزرگترین مزیت OCT، بررسی وضعیت ماکولا (مرکز بینایی) است. این دستگاه به دقت مشخص می‌کند که آیا جداشدگی به ماکولا رسیده است یا خیر.OCT یک ابزار تشخیصی بسیار حساس و دقیق است.

 

4. آنژیوگرافی فلورسئین

آنژیوگرافی فلورسئین یک تکنیک تخصصی برای بررسی سلامت رگ‌های خونی شبکیه است. این روش اطلاعات مکملی را در مورد وضعیت خونرسانی شبکیه ارائه می‌دهد. پزشکان معمولاً زمانی از آن استفاده می‌کنند که جداشدگی شبکیه پیچیده به نظر برسد. یا زمانی که به وجود بیماری‌های زمینهای دیگری مانند دیابت شک داشته باشند.

برای انجام این آزمون، یک رنگ مخصوص به نام فلورسئین را به داخل ورید بازوی بیمار تزریق می‌کنند. این رنگ به سرعت در جریان خون پخش می‌شود. در کمتر از یک دقیقه به رگ‌های خونی شبکیه می‌رسد. همزمان، یک دوربین مخصوص از شبکیه عکس‌برداری می‌کند. هنگامی که نور آبی رنگ به چشم می‌تابد، رنگ فلورسئین درون رگ‌ها به رنگ سبز زنده می‌درخشد. این درخشش به دوربین اجازه می‌دهد تا الگوی جریان خون را با جزئیات کامل ثبت نماید. در یک جداشدگی شبکیه، این آزمون می‌تواند مناطق فاقد خونرسانی را نشان دهد. این مناطق به صورت لکه‌های تاریک در تصویر ظاهر می‌شوند. آنژیوگرافی فلورسئین یک روش ایمن است. اما ممکن است باعث بروز عوارض جزئی مانند زرد شدن موقتی پوست یا ادرار شود. در موارد نادر، امکان واکنش آلرژیک به رنگ وجود دارد. اطلاعات این آزمون به تکمیل تصویر کلی بیماری کمک شایانی می‌کند.

درمان جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

درمان جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند یک اورژانس پزشکی محسوب می‌شود. هدف اصلی از درمان، بازگرداندن شبکیه به جایگاه طبیعی خود است. پزشکان برای این منظور از روش‌های مختلف و پیشرفته‌ای استفاده می‌کنند. انتخاب روش درمانی به عوامل متعددی بستگی دارد. این عوامل شامل وسعت جداشدگی، محل پارگی و وضعیت کلی چشم است.

روش‌های درمانی معمولاً به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند. دسته اول، روش‌های سرپایی و ساده‌تر هستند. این روش‌ها برای ترمیم پارگی‌های کوچک و قبل از وقوع جداشدگی کامل کاربرد دارند. لیزر (فتوکوآگولاسیون) و انجماد (کرایوپکسی) از این دسته هستند. این تکنیک‌ها با ایجاد یک اسکار چسبنده، مانع از نفوذ مایع به پشت شبکیه می‌شوند.

دسته دوم، روش‌های پیچیده‌تر جراحی هستند. وقتی جداشدگی اتفاق افتاد، جراحی لازم است. ویترکتومی، سرکلاژ باکل و تزریق گاز از جمله روش‌های رایج هستند. این عمل‌ها فضای داخل چشم را تثبیت می‌کنند. آن‌ها شبکیه جدا شده را به لایه زیرین می‌چسبانند. موفقیت درمان به سرعت عمل بستگی دارد. تشخیص و درمان به موقع، شانس حفظ بینایی را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد.

1. لیزر (فتوکوآگولاسیون)

لیزر یا فتوکوآگولاسیون یک روش درمانی سرپایی و دقیق است. پزشکان معمولاً از این روش برای ترمیم پارگی‌ها یا سوراخ‌های کوچک در شبکیه استفاده می‌کنند. این روش زمانی بیشترین تاثیر را دارد که جداشدگی کامل هنوز رخ نداده باشد. هدف اصلی، ایجاد یک چسبندگی قوی بین شبکیه و بافت زیرین آن است. این کار مانع از نفوذ مایع به پشت شبکیه و ایجاد جداشدگی می‌شود.

در این روش، پزشک پس از گشاد کردن مردمک، یک لنز مخصوص روی چشم بیمار قرار می‌دهد. این لنز به هدایت پرتو لیزر کمک می‌کند. پرتو لیزر، انرژی گرمایی متمرکز و کنترل‌شده‌ای را به نقاط اطراف پارگی می‌فرستد. این انرژی باعث ایجاد یک سری سوختگی‌های بسیار ریز و دقیق در بافت شبکیه می‌شود. بدن به این سوختگی‌ها واکنش نشان می‌دهد. در روزها و هفته‌های بعد از درمان، بافت اسکار (جوشگاه) در محل این سوختگی‌ها تشکیل می‌شود. این بافت اسکار مانند یک مهر و موم طبیعی عمل می‌کند. آنقدر محکم است که لبه‌های پارگی را به لایه مشیمیه زیرین می‌چسباند. این روش معمولاً در مطب و بدون نیاز به بیهوشی عمومی انجام می‌شود. بیمار ممکن است تنها احساس سوزش خفیف یا دیدن فلش‌های نوری کند. لیزر یک روش پیشگیرانه و درمانی بسیار موثر برای تثبیت شبکیه است.

2. انجماد یا کرایوپکسی

روش انجماد یا کرایوپکسی، مشابه لیزر است اما با مکانیزمی متفاوت عمل می‌کند. این روش نیز برای بستن پارگی‌ها و سوراخ‌های شبکیه کاربرد دارد. پزشکان گاهی اوقات زمانی از کرایوپکسی استفاده می‌کنند که محل پارگی برای دسترسی با لیزر مناسب نباشد. یا زمانی که خونریزی جزئی در چشم وجود داشته باشد که دید را برای لیزر مختل کند.

در این تکنیک، پزشک یک پروب بسیار نازک و سرد را روی سطح خارجی چشم (صلبیه) قرار می‌دهد. این پروب دقیقاً در مقابل محل پارگی داخلی، از بیرون چشم کار می‌کند. سرمای شدید پروب (در حد انجماد) از طریق لایه‌های چشم عبور می‌کند و به شبکیه می‌رسد. این سرما باعث یخ زدگی بافت شبکیه و مشیمیه در ناحیه مورد نظر می‌شود. فرآیند انجماد، یک واکنش التهابی کنترل‌شده ایجاد می‌نماید. این التهاب منجر به تشکیل بافت اسکار در حین بهبودی می‌گردد. دقیقاً مانند لیزر، این بافت اسکار یک مهر و موم محکم ایجاد می‌کند که پارگی را می‌بندد. کرایوپکسی نیز معمولاً به صورت سرپایی و با بی‌حسی موضعی انجام می‌پذیرد. ممکن است پس از عمل، قرمزی و تورم موقتی در پلک ایجاد شود. هر دو روش لیزر و انجماد، راهکارهای کلیدی برای جلوگیری از پیشرفت به سمت جداشدگی کامل هستند.

3. پنوماتیک رتینوپکسی

پنوماتیک رتینوپکسی یک روش درمانی کم‌تهاجمی برای انواع خاصی از جداشدگی شبکیه است. این روش زمانی قابل اجرا است که پارگی در نیمه بالایی شبکیه قرار داشته باشد. اصل کار این روش بسیار هوشمندانه است؛ استفاده از یک حباب گاز برای فشار آوردن و بستن شبکیه.

پزشک ابتدا عمل را با بی‌حسی موضعی شروع می‌کند. سپس مقدار بسیار کمی از یک گاز استریل و ویژه را به داخل حفره زجاجیه چشم تزریق می‌کند. این حباب گاز در داخل چشم منبسط می‌شود. گاز، به سمت بالا شناور می‌شود. حباب گاز به دیواره فوقانی چشم فشار می‌آورد. این فشار، ناحیه جدا شده شبکیه را به جایگاه اصلی خود بازمی‌گرداند. مایع جمع شده در پشت شبکیه به تدریج جذب بدن می‌شود. سپس پزشک از لیزر یا انجماد برای چسباندن دائمی شبکیه در اطراف پارگی استفاده می‌کند. بیمار باید برای چند روز تا چند هفته سر خود را در وضعیت خاصی نگه دارد. این کار تضمین می‌کند که حباب گاز به طور دائم روی پارگی فشار وارد کند. حباب گاز به مرور زمان و به طور خودجذب توسط بدن جذب می‌شود.

4. جراحی ویترکتومی

جراحی ویترکتومی یک عمل میکروسکوپی پیچیده و دقیق است. پزشکان از این روش برای درمان جداشدگی‌های پیشرفته استفاده می‌کنند. این روش زمانی ضروری می‌شود که جداشدگی بسیار بزرگ باشد، پارگی‌های متعدد وجود داشته باشد یا بافت زخمی داخل چشم تشکیل شده باشد.

جراح در این عمل، چند برش بسیار ریز در سفیدی چشم (صلبیه) ایجاد می‌کند. سپس ابزارهای ظریف جراحی را از طریق این برش‌ها وارد چشم می‌کند. اولین قدم، برداشتن جسم شیشه‌ای (زجاجیه) است. جراح این ماده ژله‌ای را که ممکن است کشیده یا کدر شده باشد، به طور کامل خارج می‌سازد. پس از برداشتن زجاجیه، دسترسی مستقیم به شبکیه جدا شده فراهم می‌شود. جراح به آرامی هرگونه بافت زخمی را که به شبکیه کشش وارد می‌کند، برمی‌دارد. سپس مایع جمع شده در پشت شبکیه را خارج می‌کند. این کار allows می‌دهد شبکیه به طور مسطح به جایگاه خود بازگردد. در مرحله بعد، جراح از لیزر در اطراف پارگی‌ها برای ایجاد چسبندگی دائمی استفاده می‌نماید. در پایان، چشم را با یک ماده خاص پر می‌کند تا شبکیه در جای خود ثابت بماند. این ماده می‌تواند گاز، هوا یا روغن سیلیکون باشد. ویترکتومی معمولاً با بی‌حسی موضعی یا عمومی انجام می‌شود.

5. قرار دادن اسکلرا باند

سبک قرار دادن اسکلرا باند یک روش جراحی مکانیکی برای درمان جداشدگی شبکیه است. این تکنیک بر پایه ایجاد یک تکیه‌گاه خارجی برای چشم عمل می‌کند. هدف، کاهش کشش وارد شده از طرف جسم شیشه‌ای بر روی شبکیه است.

جراح در این عمل، یک نوار یا باند سیلیکونی منعطف و اسفنجی را به دور کره چشم (بر روی صلبیه) می‌دوزد. هنگامی که جراح باند را سفت می‌کند، دیواره چشم به سمت داخل فشرده می‌شود. این فشار ملایم دیواره، لایه مشیمیه زیرین را به شبکیه جدا شده نزدیک‌تر می‌کند. این تماس نزدیک، خروج مایع از پشت شبکیه را ممکن می‌سازد. سپس شبکیه می‌تواند به طور طبیعی به جای خود بچسبد. جراح معمولاً این روش را با تکنیک‌های دیگری مانند انجماد (کرایوپکسی) یا ویترکتومی ترکیب می‌کند. انجماد به چسباندن شبکیه کمک می‌کند. اسکلرا باند یک راه حل دائمی ارائه می‌دهد. این باند برای همیشه در اطراف چشم باقی می‌ماند و به ندرت نیاز به خارج کردن دارد. این روش به ویژه برای جداشدگی‌های ناشی از پارگی‌های متعدد یا بزرگ بسیار موثر است. اسکلرا باند یک روش کلاسیک و بسیار قابل اعتماد در جراحی شبکیه محسوب می‌شود.

6. تزریق گاز یا سیلیکون روغن به داخل چشم

روش درمان تزریق گاز یا سیلیکون روغن به داخل چشم، معمولاً بخشی پایانی از عمل جراحی ویترکتومی یا پنوماتیک رتینوپکسی است. این مواد نقش یک “بانداژ داخلی” را ایفا می‌کنند. آن‌ها شبکیه ترمیم شده را در جای خود ثابت نگه می‌دارند تا چسبندگی ناشی از لیزر به طور کامل تثبیت شود.

پزشک مخلوطی از گازهای خاص را به داخل حفره چشم تزریق می‌کند. این حباب با فشار آوردن به شبکیه، آن را در تماس با دیواره چشم حفظ می‌کند. بیمار باید برای چندین روز یا هفته سر خود را در وضعیت خاصی (مثلاً رو به پایین) نگه دارد. این کار تضمین می‌کند که حباب گاز دقیقاً روی ناحیه ترمیم شده فشار وارد کند. حباب گاز به تدریج و در عرض چند هفته تا چند ماه به طور کامل توسط بدن جذب می‌شود و با مایع طبیعی چشم جایگزین می‌گردد. در موارد پیچیده‌تر، مانند جداشدگی‌های همراه با بافت زخمی شدید، جراح از روغن سیلیکون استفاده می‌کند. این ماده برای مدت زمان طولانی‌تری (ماه‌ها تا سال) در چشم باقی می‌ماند و حمایت قوی‌تری فراهم می‌کند. روغن سیلیکون در یک عمل جراحی دوم و جداگانه از چشم خارج می‌شود. هر دو روش برای اطمینان از موفقیت عمل ترمیم ضروری هستند.

 

جمع‌بندی جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند یک اورژانس چشم‌پزشکی جدی است. این عارضه نیاز به تشخیص و درمان فوری دارد. افزایش سن، تغییرات طبیعی در چشم را تسریع می‌کند. این تغییرات، احتمال پارگی و جدایی شبکیه را افزایش می‌دهند.

علائم این بیماری معمولاً ناگهانی ظاهر می‌شوند. مگس‌پران‌های جدید، جرقه‌های نوری و احساس پرده تاریک از نشانه‌های کلیدی هستند. هرگز نباید این هشدارها را نادیده گرفت. مراجعه سریع به چشم‌پزشک، اولین و مهم‌ترین قدم است.

پزشکان با معاینات تخصصی مانند افتالموسکوپی و سونوگرافی، مشکل را دقیقاً تشخیص می‌دهند. آن‌ها وسعت و محل جداشدگی را مشخص می‌کنند. سپس مناسب‌ترین روش درمانی را انتخاب می‌نمایند.

گزینه‌های درمانی طیف وسیعی دارند. این گزینه‌ها از روش‌های ساده مانند لیزر تا جراحی‌های پیچیده مانند ویترکتومی را شامل می‌شوند. هدف همه این روش‌ها، بازگرداندن شبکیه به جایگاه اصلی خود است. آن‌ها بینایی را حفظ می‌کنند.

نتیجه درمان به سرعت عمل بستگی مستقیم دارد. تاخیر در درمان می‌تواند به از دست دادن دائمی بینایی منجر شود. اما درمان به موقع، شانس موفقیت را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد.

آگاهی از علائم و عوامل خطر، نقش پیشگیرانه بسیار مهمی دارد. معاینات دوره‌ای چشم‌پزشکی برای افراد میانسال و سالمند ضروری است. این معاینات می‌توانند مشکلات را قبل از حاد شدن، شناسایی کنند. در نهایت، حفظ سلامت چشم در این سنین نیازمند توجه و مراقبت فعال است.

مقاله‌های مفید درباره جداشدگی شبکیه در افراد میانسال و سالمند

جداشدگی شبکیه در افراد سالمند

جراحی جداشدگی شبکیه در چشم سالمندان

اطلااعات جامع درباره جداشدگی شبکیه

آشنایی کامل با جداشدگی شبکیه از مایو کلینیک

دیدگاهتان را بنویسید